loading...

سایه های بیداری

سرای دلشدگان

بازدید : 210
سه شنبه 8 ارديبهشت 1399 زمان : 20:25

پاسخ:

با سلام و عرض ادب

و تشکر از حضورتان در کلبۀ محقرم

قدم رنجه فرمودید و منور

گاهی دلم میخواهد بروم جلوی آینه بایستم و با دستهای خودم ، خودم را خفه کنم و توی آینه هم این کشتار دلنشین را تماشا کنم . مثل الان . یک ساعت زور زدم دو سطر جواب بنویسم و دست آخر به جای ذخیره ، انصراف را زدم . حالم بسیار تماشاییست . دوباره می‌نویسم . هر چند که هرگز اولی نخواهد شد .

سوالی به این فراخی ؛ نه در توان پاسخ من میگنجد و نه در توان این کلبۀ محقر

نیاز به هندوانه‌های بیشمار است و یلداهای بلند و چندین دستگاه کامیون و خاور . ( لبخند )

ولی حسب وظیفه ، کوتاه عرض میکنم در حد توان نداشته ام .

اعتقاد و عدم اعتقاد من به تکامل ، هرگز ، بود و نبود آن را زیر سوال نخواهد برد .

اما بی اعتقاد هم نیستم . البته در مقیاس فهم خودم .

در مورد تاکید شما به « از بین میرود » ، من بیشتر « تجزیه » و « تغییر ماهیت » و « در قالبی جدید در آمدن » را می‌پسندم . البته شاید این دیدگاه به این دلیل است که مولانا میگوید :

از جمادی مردم و نامی‌شدم

وز نما مُردم به حیوان بر زدم

مُردم از حیوانی و آدم شدم

پس چه ترسم ، کی ز مُردن کم شدم ؟

حملۀ دیگر بمیرم از بشر

تا بر آرم از ملائک پر و سر

بار دیگر از ملک قربان شوم

آنچه اندر وهم ناید ، آن شوم

لذا اگر منظورتان مثلا منقرض شدن برخی حیوانات مثل دایناسورها و وبلاگ نویسان عصر یخبندان می‌باشد ، با شما هم عقیده ام . ( لبخند )

در مورد « آیا انتخابی برای این مسیر تکامل وجود دارد یا نه » باید خدمتتان عرض کنم که کلمۀ انتخاب ، ما را به حوزۀ جبر و اختیار خواهد برد و راستش دروغ چرا ؟ برای آدم بی سوادی مثل من ورود در این حوزه ، خالی از خطر نیست . خصوصا که آن سوی این حوزه شما باشید . اما از آنجا که یکی از بزرگترین حماقتهای بشر ، ترس است ؛ لذا برای خروج از بن بست ترس ، خطر آن را به جان میخرم و در محضر شما زانوی ادب میزنم و سراپا گوش جان . و البته در مقالی دیگر و کلامی‌نو .

در مورد « جریان آب در نهایت از هر مسیری برود ، بالاخره به دریا میرسد » کمی‌با هم اختلاف خواهیم داشت که امیدوارم مشمول تحریم هندوانه از جانب شما نباشم ( لبخند )

قبول هر مسیر برای بنده کمی‌مشکل است .

اگر این رود مورد نظر شما از زمینهای نمک خیز و شوره زار عبور کرد چی ؟

در دراز مدت ، دریای تمثیلی شما ، به یک دریای عاری از هر گونه جانداری تبدیل نخواهد شد ؟

اینکه هدف دریا باشد و ما برای رسیدن به آن ، وسیله را توجیه کنیم ، کمی‌برایم قابل قبول نیست .

اگر درست و غلط وجود نداشت که جهان هستی کاملا بی معنی و مفهوم بود .

منظورم همان تضاد است ( درست و غلط )

شما همین درست و غلط و یا تضاد را از جهان هستی بگیرید

در یک چشم به هم زدنی همۀ ارکان آن به کلی منهدم و نابود می‌شود .

درست و غلط یک تضاد است . یک تقابل است . مثل نور و ظلمت . شب و روز - خیر و شر . و ...

من سوادم قد نمیدهد در این مورد بیشتر توضیح بدهم

لذا تقاضا دارم در این مورد به مقدمۀ دفتر ششم مثنوی مراجعه بفرمائید

و البته فرصتی و رخصتی برای پی گرفتن این مسئله در گفتاری دیگر .

با هندوانه‌های بیشتر البته ( لبخند )

TAEMIN 2nd Concert - T1001101
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 13
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 48
  • بازدید کننده امروز : 32
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 52
  • بازدید ماه : 56
  • بازدید سال : 56
  • بازدید کلی : 4965
  • کدهای اختصاصی